جدول جو
جدول جو

معنی امام وردی - جستجوی لغت در جدول جو

امام وردی(اِ وِ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بجنورد واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری بجنورد و 11 هزارگزی خاور راه شوسۀ عمومی بجنورد به اسفراین. کوهستانی ودارای هوای معتدل است. 348 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولش غلات و بنشن و میوه، و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ کَ)
دهی است از دهستان انزل بخش حومه شهرستان ارومیه، واقع در 36 هزارگزی باختر ارومیه و 3 هزارگزی باختر راه شوسۀ ارومیه به سلماس. در دامنه واقع شده و هوایش معتدل است. 111 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود و محصولش غلات وتوتون و چغندر و حبوب و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(اِ وِ یِ)
از شاعران قرن سیزدهم بود. برای اطلاع از شرح احوال و آثارش به نگارستان دارا تألیف عبدالرزاق دنبلی و انجمن خاقان تألیف محمد گروسی و تذکرۀ دلگشا تألیف میرزا علی اکبر نواب و تذکرۀ ممیزو تذکرۀ محمد شاهی تألیف بهمن میرزا قاجار رجوع شود. (از فرهنگ سخنوران)
لغت نامه دهخدا
(اِ وِ)
دهی است از دهستان دولت خانه بخش حومه شهرستان قوچان، واقع در 24 هزارگزی شمال باختر قوچان و 2 هزارگزی شمال کشف رود. کوهستانی و دارای هوای معتدل است و 195 تن سکنه دارد. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(اِ وِ بَ)
ساره، نام نهری است در جمهوری بولیویا از جمهوری های امریکای جنوب و آن از دامنه های جنوب غربی جبال کوشان سرچشمه گیرد و بسوی شمال غربی روان گردد وپس از طی 1600 هزار گز بدو نهر گوآبای و شیموره پیوندد و نهر ماموره را بوجود آورد که خود بنهر مادیره از شعب نهر آمازون وارد گردد، (قاموس الاعلام ترکی)
انتخابی، شاعری از اهل خراسان بود که در هند نشو و نما یافت و در جوانی درگذشت. صاحب تذکرۀ مرآه الخیال نویسد: امام وردی بیک منتخب اهل روزگار و ساده گو بود. این مطلع غزل از اوست:
دود دل کرده غبار دل افلاک مرا
این چه گرد است که برخاسته از خاک مرا!
(از تذکرۀ مرآه الخیال چ بمبئی ص 224)
پسر قرچقای خان سپهسالار شاه عباس اول که در سال 1033 هجری قمری در گرجستان به اتفاق پدرش کشته شده. رجوع به تاریخ عالم آرای عباسی ج 3 ص 1025 و زندگانی شاه عباس اول ج 2 ص 97 شود
از سرداران نادرشاه افشار بود و مدتی در حدود سال 1149 هجری قمری نظارت بیوتات خاصه را داشته است. رجوع به جهانگشای نادری چ انوار ص 285، 290 و 291 شود
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان کلارستاق چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی
مادرزادی
فرهنگ گویش مازندرانی